صبحی که دیکتاتور ایران مرد/
شاهی که حق نداشت محل اقامت خود را انتخاب کند
تاریخ - 4 مرداد سالمرگ شاه مخلوع و دیکتاتور ایران، رضاخان پهلوی
در کتاب مرگ در مرداب: خاطراتی از دوران تبعید رضاشاه، آمده است:
روز دوم یا سوم فروردین 1321 از طرف فرماندار جزیره موریس، به علی ایزدی، منشی شاه اطلاع داد که تا چند روز دیگر یک کشتی نظامی از موریس به دوربان خواهد رفت و در این کشتی برای رضاشاه و همراهان او جا ذخیره شده است.
شامگاه روز ششم فروردین 1321، رضاشاه و همراهان او از موکا عازم پورتلویی شدند و در حالی که یک دسته کوچک از سربازان مستعمراتی جزیره موریس نسبت به میهمان جزیره ادای احترام نظامی میکردند، رضاشاه پیشاپیش فرزندان و ملتزمین خود سوار کشتی شد و جزیره را ترک گفت.
پس از هشت روز، کشتی باری نظامی به متفقین به دوربان رسید، رضاشاه به اتفاق فرزندان خود، بدون هیچ استقبال و تشریفات نظامی به عنوان مسافران عادی از کشتی پیاده شدند و با تاکسی به طرف خانهای در دوربان عزیمت کردند. مکانی که برای رضاشاه و خانواده او اجاره شده بود بسیار تنگ و کوچک بود و گرمای هوا مزید بر علت شده، شاه مستعفی را به شدت میآزرد. دوربان، نقطه بد آب و هوایی بود و دست کمی از جزیره موریس نداشت. وقتی همراهان شاه به مقامات انگلیسی مراجعه میکردند و زمان عزیمت به کانادا را جویا میشدند آنها نبودن کشتی را بهانه قرار داده و تاریخ مسافرت به کانادا را چهار تا پنج ماه بعد تعیین میکردند.
رضاشاه در صدد برآمد به جای اقامت در دوربان تا زمان عزیمت به کانادا، شهر دیگری را پیدا کند و اطرافیان به او اطلاع دادند که شهر ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی از نظر آب و هوا بسیار معتدل و خوب است و بهتر است طی پنج ماه زمان لازم تا حرکت به کانادا، در آنجا رحل اقامت گزیند. شاه سابق که روز به روز ضعیفتر میشد از علی ایزدی و دکتر تونکینگ و پسرش علیرضا خواست که سه نفری به ژوهانسبورگ عزیمت کرده در آنجا خانه مناسبی برای او بیابند. آنها در بازگشت به شاه اطلاع دادند که جای خالی فقط در هتل پیدا میشود.
پس از حدود دو ماه اقامت در دوربان، بالاخره شاه مستعفی تصمیم گرفت به ژوهانسبورگ عزیمت کند و در هتل باشکوه سنگهام که یکی از بهترین میهمانخانههای آنجا بود، اقامت اختیار کند.
درگذشت رضاشاه در ژوهانسبورگ
رضاشاه پس از تلاش نافرجام برای رفتن به قاهره، سرانجام بر اثر سکته قلبی در ساعت 5 صبح چهارم مرداد 1323 هـ. ش درگذشت. رسیدن خبر درگذشت شاه به ایران، در آن فضای پر از تشنج، برای کسی مهم نبود. روزنامهها چند سطری دو پهلو نوشتند و گروهی که برای تسلیت به دربار رفتند، با فضای خشک و بیحالی رو به رو شدند. در مجلس، سیدمحمدصادق طباطبایی برای آن که تسلیتی به شاه بگوید و نمایندگان را به مجلس ترحیم دربار بفرستد، ابتدا نمایندگان حزب توده و منفردین را خواست و به آنها نصیحت کرد که سخنی علیه شاه نگویند. آنها نیز ترجیح دادند که هنگام طرح موضوع در جلسه نباشند. مجلس ترحیم رضاشاه، در حالی که پسرش، پادشاه بود، حتی گرمی ترحیم محمدعلیشاه مخلوع را نداشت.
انتقال جنازه رضاشاه به مصر
در حالی که مخابره تلگرامها به مقصد ژوهانسبورگ ادامه داشت، بحث پیرامون این موضوع که جنازه چگونه حمل شود، به کجا حمل شود و در چه مکانی دفن گردد، آغاز شد. در دربار تهران سه نظریه مطرح شد:
اول این که جنازه در اسرع وقت با هواپیما یا کشتی به تهران حمل شود و در محل کارخانه ساخته نشده ذوب آهن کرج دفن گردد.
دوم جنازه در تالار بزرگ قصر مرمر زیر گنبد مینایی که نمونه هنر و ابداع معماران ایرانی بود مدفون شود و قصر مرمر به آرامگاه رضا شاه تبدیل شود.
سوم جنازه به مشهد مقدس حمل گردد و در جوار آستان قدس به خاک سپرده شود.
از نظر دولت انگلستان در این زمینه تا نشر نامهها و اسناد رسمی بریتانیا اطلاعی در دست نیست. اما تصور میشود جدا از نظر نه چندان مساعد دو دولت انگلستان و شوروی که در این زمان هنوز کشور را در اشغال داشتند، انگیزههای دیگری هر سه تصمیم را فسخ کرد و نتیجه کار موکول شد به انتقال جنازه مومیایی شده به مصر و امانت گذاردن در مسجد الرفاعی قاهره و صبر و انتظار تا نه سال بعد اساسیترین علل انصراف خاطر دربار از حمل جنازه به ایران، داغ بودن آتش وقایع دوران بیست ساله بود. خشم و تنفر بسیاری از ستمدیدگان، داغدیدگان، خانواده جان باختگان و مال باختگان هنوز فروکش نکرده بود و دادگاه رسیدگی به وقایع جنایی و سیاسی دوران مزبور همچنان بود.
انگیزه مهمی که تشییع جنازه شاه متوفی را به تعویق افکند تمسک به گذشت زمان و پوشیده شدن وقایع در غبار دوران بود. این احتمال که مخالفین سلطنت، ستمدیدگان، یتیمان، بستگان اعدام شدگان دوران بیست ساله، آوردن جنازه شاه را به ایران فرصت مناسبی برای تظاهرات علیه دربار تشخیص دهند و با تجدید خاطرات ناخوشایند گذشته موجودیت سلطنت شاه جوان را هم زیر سوال برند، علت و عامل اصلی برای به دست نسیان سپردن موضوع تشییع جنازه بود.
زمینه اعتراض و مخالفت کاملا مهیا بود و در مقابل یک مقاله و گفتار ضعیف به نفع سرسلسله، دهها مقاله مخالف و کوبنده در مطبوعات به چاپ میرسید.
بنا به دلایل مختلف تصمیم گرفته شد جنازه مومیایی شود و به جای ایران به مصر حمل گردد.
در حقیقت از روز فوت رضاشاه تا زمان انتقال جنازه او به مصر، 90 روز طول کشید. در 23 شهریور 1323 برابر 14 سپتامبر 1944، دولت مصر موافقت خود را با صدور ویزا و پاسپورت برای سپردن رضاشاه و همراهان آنان که باید جسد را با کشتی به مصر انتقال میدادند، اعلام داشت و مراتب توسط سفارت ایران در قاهره به ژوهانسبورگ اطلاع داده شد.
بدین ترتیب جنازه رضاشاه مستعفی به صورت مومیایی و به طور موقت در خاک مصر نگهداری شد تا در فرصت مقتضی به ایران انتقال یابد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 05,نوامبر,2024